www.iiiWe.com » اطلاعات غیر فنی که مهندسان باید بدانند-مغلطه توسل به نادانی

 صفحه شخصی شاهین پارسی گو   
 
نام و نام خانوادگی: شاهین پارسی گو
استان: اصفهان
شغل:  یک مهندس
تاریخ عضویت:  1389/08/29
 روزنوشت ها    
 

 اطلاعات غیر فنی که مهندسان باید بدانند-مغلطه توسل به نادانی بخش عمومی

10

توسل به نادانی مغلطه توسل به نادانی با عنوانهای Argumentom ad ignorantom، توسل به جهل، تجاهل، طلب برهان از مخالف و انتقال بار اثبات نیز شناخته می شود.

شرح مغلطه

این مغلطه زمانی رخ می دهد که شخصی ادعا کند گزاره ای درست یا نادرست است زیرا خلاف آن اثبات نشده است یا اینکه طرف مقابل مناظره از اثبات خلاف آن عاجز است. با این حساب یک شخص تنها در دو حال ایجابی و سلبی می تواند مرتکب این مغلطه شود.

حالت نخست این است که ادعا کند گزاره ای درست است زیرا کسی اثبات نکرده است که آن گزاره نادرست است یا طرف او در بحث از اثبات نادرستی آن عاجز است.

حالت دوم این است که ادعا کند گزاره ای نادرست است زیرا کسی اثبات نکرده است که آن گزاره درست است یا طرف او در بحث از اثبات درستی آن عاجز است. وجه تسمیه این دو حالت از آنروست که در حالت اول حقیقت ایجاب می شود و در حالت دوم حقیقت سلب می شود.برای این مغلطه الگوی زیر را می توان در نظر گرفت:

شخص A ادعا می کند گزاره P درست است چون~P (عکسP)اثبات نشده است.معمولاً این مغلطه پیرامون موضوعی انجام می گیرد که اثبات عکس آن محال یا گاهی دشوار است و شخص مغالط که از این واقعیت آگاه است سعی می کند از آن به نفع خود و ادعای اثبات نشده و قالباً سست بنیاد خود سوء استفاده کند.باید به این مسئله توجه کرد که بطلان توسل به نادانی تنها مربوط به استدلالهای قیاسی است، و الّا در مورد موضوعاتی خاص با توسل به نادانی می توان استدلالهای استقرائی خوبی تشکیل داد. برای نمونه فرض کنید که ادعا شود:گروهی از باستان شناسان دانشگاه میشیگان تمام اهرام مصر را ده ها سال زیر و رو کرده اند و اثری از دستگاه های تولید الکتریسیته نیافتند بنابراین می توان گفت مصریان باستان دستگاه های مولد الکتریسیته نداشته اند.روشن است که استدلال بالا فرضهای پنهانی از جمله اینکه “اگر دستگاه های مولد الکتریسیته در اهرام مصر وجود می داشتند احتمال اینکه باستانشناسان آنها را کشف کنند زیاد بود” را در خود نهان دارد و از آنجا که این گزاره پنهان درست به نظر می رسد می توان گفت استدلال نیز قابل قبول است. اما این مقبولیت استدلال به دلیل اینکه استقرا اساساً مفید یقین نیست مسئله ای قطعی نیست بلکه مسئله ای احتمالی است.

همچنین باید گفت نبود اثبات برای گزاره معکوس در یک استدلال استقرائی بر قدرت آن می افزاید.مسئله مرتبط دیگری با این موضوع قاعده حقوقی “هرکسی بیگناه است تا زمانی که عکس آن اثبات شود” است. ممکن است پرسش شود که آیا این قاعده نیز مصداقی از مغالطه توسل به نادانی است یا نه؟

در پاسخ باید گفت که این قاعده به دلیل سودمند بودنش در نظامهای قضائی مورد استفاده قرار میگیرد و بیانگر یک واقعیت عینی نیست، یعنی وقتی گفته می شود کسی “بیگناه” است منظور این نیست که وی واقعاً “بیگناه” است بلکه منظور این است که “نظام قضائی نمیتواند او را مجرم بداند زیرا گناهکار و مجرم بودن او اثبات نشده است”، لذا وقتی به آنچه این قاعده نشان می دهد توجه کنیم خواهیم دید که مصداقی از مغلطه توسل به نادانی نیست.بحثی مرتبط با این مغلطه ادعاهایی به سبک “هیچ کس نتوانسته است X را ثابت کند” است که یک گزاره وجودی سلبی را بطور قطعی مطرح می کنند. در نگاه عوام شاید این ادعا یک ادعای موجه و قابل دفاع به نظر برسد ولی اگر به آن دقت شود به این نتیجه خواهیم رسید که اساساً اثبات گزاره هایی از این سبک تقریباً محال است. برای اینکه اثبات شود “هیچکس نتوانسته است X را ثابت کند” لازم است که ما با “همه کس” در ارتباط باشیم و به شیوه ای اطمینان حاصل کنیم که آنها نتوانسته اند X را اثبات کنند. انجام اینکار به این دلیل ساده ناممکن است که ما نمی توانیم با تمام انسانهایی که در همه اعصار زندگی کرده اند ارتباطی برقرار کنیم.

نتیجه آنکه وقتی کسی می گوید “هیچ کس نتوانسته است X را ثابت کند” در صورتی که X قابل اثبات باشد یک ادعای مهمل و باطل است.دلیل مغالطه بودنتوسل به نادانی مغلطه است، زیرا اینکه ~P اثبات نشده است منطقاً P را نتیجه نمی دهد. نادانی ما نسبت به یک گزاره نمی تواند اثبات کند که معکوس آن گزاره درست است و این نادانی را نمی توان در یک استدلال به نفع معکوس آن گزاره استفاده کرد.

در توضیح دلیل مغلطه بودن توسل به نادانی این پرسش بنیادین پیش می آید که اساساً بار اثبات یک گزاره بر گردن چه کسی است؟نام دیگری که برای توسل به نادانی بکار گرفته می شود “انتقال بار اثبات” است، زیرا کسی که این مغلطه را مرتکب می شود در واقع قاعده “بار اثبات” را زیر سوال میبرد. قاعده “بار اثبات” به این قاعده گفته می شود که بطور کلی بار اثبات درستی هر ادعای غیر بدیهی و در صورت اختلاف اثبات بداهت آن بر گردن کسی است که آن ادعا را مطرح می کند (البینه علی المدعی). وقتی کسی توسل به نادانی می کند در واقع به جای اینکه ادعای خود را اثبات کند، بار اثبات عکس آنرا به گردن طرف مقابل می اندازد یعنی فرض میکند که این وظیفه طرف مقابل است که اثبات کند او اشتباه می کند. این طرف مقابل معمولاً منتقد ادعای گوینده است یا دست کم کسی است که نسبت به آن ادعا مشکوک است و قانع نشده است.

چگونه با این مغالطه روبرو شویم؟

واکنش نادرست و رایج به این مغالطه این است که تلاش به رد ادعای دوم شخص مغالط شود، یعنی وقتی او می گوید عکس گزاره ای اثبات نشده است به او ثابت کنیم که اینگونه نیست بلکه عکس آن اثبات پذیر است. اما این واکنش باعث میشود شخص مغالط متوجه مغلطه خود نشود و گفتمان مسیر منطقی خود را طی نکند و زمان به بحث های بی ارتباط باطل شود. از این رو شایسته تر آن است که برای شخص مغالط توضیح داده شود که توسل به نادانی یک مغلطه است و برای وی توضیح داد که چرا توسل به نادانی یک مغلطه است.

برخورد شایسته دیگر این است که از وی پرسیده شود در صورتی که فرض کنیم ما دلیلی برای رد ادعای شما نداریم نیز باز ادعای شما اثبات نمی شود، دلیل شما برای اثبات ادعایتان چیست؟می توان بطلان توسل به نادانی را با مثالهای ساده و قابل فهمی برای عوام توضیح داد، برای نمونه وقتی کسی می گوید “موجودات فضایی وجود دارند چون کسی نمیتواند اثبات کند وجود ندارند”، می توان به او گفت، بنابر این شیوه استدلال تو می توان گفت “چراغ جادوئی علاء الدین هم وجود دارد”، “ریگان در سال 1360 مرد و بدن او توسط موجودات فضایی حرکت داده می شد”، “در جنگلهای شمال ایران اسب های بالدار نامرئی وجود دارند” و “اسپاگتی پرنده هم وجود دارد” ، زیرا عکس هیچکدام از این گزاره ها را نمی توان اثبات کرد.

مثال1

- کاوه – شما در هفته گذشته هر روز 10 دقیقه دیر در محل کارتان حاضر شده اید!

محمود – شما چطور می توانید چنین چیزی را اثبات کنید؟

کاوه – شما می توانید اثبات کنید که سر موقع آمده اید؟

محمود – نه!

کاوه – پس قطعاً دیر آمده اید.

2-

محمود – من کاملاً یقین دارم که موجودات فضایی وجود دارند!

کاوه – از کجا چنین یقینی داری؟

محمود – تو می توانی اثبات کنی که موجودات فضایی وجود ندارند؟

کاوه – نه!

محمود – آها! پس تو هم معترفی که آنها وجود دارند و من درست می گویم.

3-

سودابه – هیچکس تا به حال به واردات از چین اعتراض نکرده است، پس مردم از واردات از کشور چین راضی هستند.

4- کاوه- تعداد موهای سر من 65746567 تا است.

محمود- از کجا میدانی؟

کاوه-اگر باور نداری بیا و بشمار.

دوشنبه 20 دی 1389 ساعت 10:34  
 نظرات    
 
محمدرضا جمشیدیان 20:46 دوشنبه 20 دی 1389
3
 محمدرضا جمشیدیان
عالی بود. ممنون.
علیرضا هدایت زاده 00:45 سه شنبه 21 دی 1389
2
 علیرضا هدایت زاده
هنر استدلال . کمتر بهش توجه میشه . ممنون
حسن شیخ 01:32 چهارشنبه 22 دی 1389
2
 حسن شیخ
خیلی زیبا و مفید.
سیامک شاهنده 11:55 چهارشنبه 22 دی 1389
6
 سیامک شاهنده
با تشکر از این مطلب جامع وکامل. باید به دانش فلسفه و منطق اشراف یافت،دانشی که متاُسفانه درنظام آموزش عمومی و کلاسیک باید به آن بهایی بیشتر داده شود.
سیامک شاهنده 14:36 چهارشنبه 22 دی 1389
6
 سیامک شاهنده
اصلاحیه:دراظهار نظر قبلی کلمه ی "متاُسفانه"باید حذف شود. بنابراین جمله صحیح "دانشی که در نظام آموزش عمومی وکلاسیک باید به آن بهایی بیشتر داده شود."می باشد.
رابین صدیق پور 13:23 پنجشنبه 23 دی 1389
5
 رابین صدیق پور
با سلام و تشکر از شما.