صفحه شخصی شاهین پارسی گو   
 
نام و نام خانوادگی: شاهین پارسی گو
استان: اصفهان
شغل:  یک مهندس
تاریخ عضویت:  1389/08/29
 روزنوشت ها    
 

 اطلاعات غیر فنی که مهندسان باید بدانند-مغلطه توسل به پیش کسوت بودن بخش عمومی

7

این مغلطه همچنین با نامهای ipse dixit،argumentum ad verecundiam توسل مغلطه آمیز به پیش کسوت بودن، سوء استفاده از پیش کسوت بودن، پیش کسوت بودن بی ارتباط، پیش کسوت بودن پرسش برانگیز، پیش کسوت بودن کاذب، و پیش کسوت بودن نامناسب مشهور است.
شرح مغلطه
مغلطه توسل به پیش کسوت بودن هنگامی صورت می گیرد که تلاش شود درست بودن ادعایی با نقل قول کردن از شخصی (حقیقی یا حقوقی) که در مورد موضوع آن ادعا دارای شرایط پیش کسوت بودن نیست، اثبات شود.
این مغلطه از الگوی اصلی زیر پیروی می‌کند:
1- پیش کسوت A ادعای C را تایید می کند.
2- نتیجه گرفته میشود که C درست است، یا احتمالاً درست است.
الگو های فرعی دیگری همچون الگوی زیر را نیز می توان برای این مغلطه در نظر گرفت:
1- شخص A ادعای C را تایید می کند.
2- نکته مثبتی در مورد شخص A وجود دارد.
3- نتیجه گرفته میشود که C درست است.هنگامی که در مورد پیش کسوتهای موجّه سخن گفته می شود ما از الگوی مغالطه پیروی نمی کنیم، یعنی نمی گوییم چون 1 درست است آنگاه 2 نیز درست است. بلکه درستی ادعا را با توجه به فرضهای دیگری در نظر می گیریم، از جمله اینکه فرض میکنیم رشته هایی وجود دارند که “دانش” تولید میکنند (مثلاً زیست شناسی).
حال با توجه به این فرض مهم هنگامی که پیش کسوتی در چنین رشته ای ادعایی را مطرح میکند ما باید شروط و قیودی داشته باشیم که بتوانیم از روی آنها درست بودن ادعای C را نتیجه بگیریم:
1- شخص A واقعاً در موضوع مرتبط با C پیش کسوت باشد. برای نمونه تحصیلات و تجربه کافی و نوشته های آکادمیک و جوایز علمی می توانند پیش کسوت بودن یک شخص را بیشتر تایید کنند.
2- شخص A واقعاً ادعای C را مطرح کرده باشد. (با توجه به منابع مستند و مورد اعتماد)
3- ادعای C به اندازه کافی مورد تایید سایر مراجع و پیش کسوتان در رشته مورد نظر نیز باشد.در رشته های علمی نظریه ها بررسی موازی (Peer review) می شوند چون احتمال خطا کردن دو نفر کمتر از یک نفر است. این پروسه می تواند امکان جهت دار بودن شخص A و همچنین مبتنی نبودن بر منابعی که در آن رشته واقعاً تولید دانش می کنند (مثلاً در علوم تجربی بر پایه تجربه و آزمون و آمار تولید دانش می کنند نه با فال گیری) را بسنجد و از میان بردارد.
4- رشته ای که C مرتبط با آن است واقعاً تولید کننده دانش باشد. مثلاً رشته فال گیری با قهوه رشته ای نیست که دانش تولید کند.هرگاه یک یا بیش از یکی از موارد بالا وجود نداشته باشند آنگاه ادعای C را نمی توان پذیرفت و استدلال مبتنی بر توسل به پیش کسوت بودن مغالطه آمیز خواهد بود.
با این توضیحات هنگامی که گفته می شود مثلاً فلان فیزیکدان ادعای C را مطرح کرده است، ما C را نه بخاطر این که یک فیزیکدان آن را مطرح کرده است و فیزیکدان مرجع فیزیک است، بلکه در صورت تحقق شرایط زیر، ممکن تر و درست تر از ~C می پذیریم:
1- شخص 1 پیش کسوت در رشته فیزیک باشد، برای نمونه فارغ التحصیل در این رشته باشد، مقاله های علمی در زمینه فیزیک را در ژورنالهای علمی منتشر کرده باشد.
2- شخص 1 واقعاً ادعای C را مطرح کرده باشد، مثلاً شخصاً در مصاحبه با یک رسانه گروهی چنین ادعایی را مطرح کرده باشد.
3- ادعای وی مورد قبول تعداد قابل توجهی از سایر فیزیکدانان نیز باشد.
4- فیزیک رشته ای باشد که تولید علم کند.
روشن است که حتی در موارد بالا هم، پیش کسوت بودن چندان دلیل محکمی برای تایید ادعای C نیست و آن شواهدی که باعث شده است مرجع A به ادعای C برسد دارای اهمیت فراوان هستند.در مقابل مثال بالا وقتی گفته می شود که یک رمّال معتقد است در صورتی که مردم جلوی در خانه شان آب بریزند،کچل می شوند، این ادعا را نمی پذیریم چون آن رمّال در رشته ای تخصص دارد که از نظر ما تولید دانش نمی کند. همچنین توسل به پیش کسوت بودن یک زیست شناس برای اثبات وجود اسب بالدار به عنوان یک موجود ماوراء طبیعی، یک مغالطه است.در برخی موارد ممکن است نیاز به شرایط بالا نیز نباشد، مثلاً فرض کنید که کاوه می گوید “محمود می گوید که فکر می کند رنگ قرمز از بقیه رنگها برای لباس زیباتر است”، این ادعای کاوه یک ادعای مرجع پذیر است و مرجع آن نیز محمود است. روشن است که برای درست بودن این ادعا لازم نیست کاوه یا محمود دارای تخصص در رشته ای باشند.
همچنین ممکن است گاهی ادعایی چندان پیچیده نباشد و برای درک آن نیازی به تخصص نباشد. در چنین شرایطی توسل به پیش کسوت بودن مغالطه آمیز است زیرا برای کشف ارزش حقیقی ادعا نیازی به پیش کسوت بودن نیست بلکه به جای آن باید شواهد مدافع آن ادعا ارائه شوند.
چگونه با این مغالطه روبرو شویم؟
نخست تلاش کنید که از گفته های مدعی کشف کنید پیش کسوت دقیقاً چه کسی بوده است، سپس در مورد اینکه آیا این پیش کسوت واقعاً شایسته پیش کسوت بودن است یا نه بپرسید، سپس جهت دار بودن یا نبودن پیش کسوت را در این ادعا کشف کنید، و در نهایت بهترین راه برای مقابله شدن با این مغالطه آن است که از شخص مغالط پرسش شود، ادای C مبتنی بر چه بوده است؟ و از او توضیحاتی در این مورد خواست و برایش توضیح داد که پیش کسوت بودن A لزوماً به معنی درست بودن C نیست.دلیل مغالطه آمیز بودناین شیوه استدلال به این دلیل مغالطه آمیز است که موارد زیادی را می توان یافت که در آنها شخص در موضوعی پیش کسوت است اما آنچه او ادعا کرده است درست نیست. بنابر این تنها از این که شخصی پیش کسوت است نمی توان نتیجه گرفت که تمام ادعاهای وی درست هستند.
مثال1- کاوه - اسب بالدار وجود دارد.
محمود- از کجا می دانیم؟
کاوه - چون دکتر مسمارچی می گوید اسب بالدار وجود دارد!
2-محمود – آیین هندو، آیین درستی است.
کاوه - چرا؟
محمود - چون دکتر راج که در دانشگاه به ما انگلیسی یاد می دهد، مذهب هندو دارد.
3- کاوه - خالکوبی کردن از نظر بهداشتی خیلی مفید است.
محمود - از کجا میدانی؟
کاوه - مهندس برمکی و عموی من که یک پزشک هست هردو چنین می گویند.
4- محمود - پپسی بهترین نوشیدنی جهان را تولید می کند!
کاوه - از کجا چنین چیزی را میدانی؟
محمود - مگر تبلیغ پپسی را ندیدی؟ رونالدینهو و دیوید بکام در تبلیغ آن شرکت می کنند!
5- کاوه – اسفند دود کردن برای رسیدن به اهداف مادی و معنوی بسیار مفید است.
محمود- چگونه به چنین کشفی نایل شده ای؟
کاوه - رئیس دانشگاه ما که در اروپا تحصیل کرده است هم برای رسیدن به اهدافش اسفند دود می کند!
6- محمود - فرهنگ سرمایه داری یکی از بهترین فرهنگ ها در جهان است.
کاوه - چطور؟
محمود - در دانشگاه های غربی هم همین حرف ها را تکرار می کنند!

شنبه 27 آذر 1389 ساعت 09:43  
 نظرات    
 
محمدرضا جمشیدیان 15:04 شنبه 27 آذر 1389
5
 محمدرضا جمشیدیان
نکات بسیار جالب و ظریفی را عنوان کرده بودید.
ممنون.
عباس کامرانیان 18:54 یکشنبه 28 آذر 1389
1
 عباس کامرانیان
خیلی جالب بود.
متشکرم